ضحی






چطور با آدم های بی ادب و پررو رفتار کنیم ...

*سعی نکنید تغییرشان دهید. اگر کسی بخواهد بی‌ادب باشد شما نمی‌توانید او را مجبور به مودب بودن کنید. درواقع، اینکه سعی کنید در رفتار او تغییر ایجاد کنید باعث بدتر شدن رفتارش خواهد شد. گاهی وقت‌ها بهترین انتخاب شما این است که قبول کنید بی‌ادبی و گستاخی آنها تقصیر شما نیست و اجازه دهید خودشان متوجه اشتباهشان شوند.

* به خودتان نگیرید. وقتی کسی بی‌ادبی می‌کند- مخصوصاً وقتی نظر شخصی درمورد شما می‌دهد –خیلی راحت ممکن است موجب ناراحتی‌تان شود. اما دست خودتان است که چطور واکنش دهید. اگر رفتار بی‌ادبانه آن فرد را مشکل خودش نه مشکل خودتان ببینید، قدرت در دستان شما خواهد بود.

*ببینید چرا. آدمها دلایل خاص خودشان را برای بی‌ادبی دارند. شاید روز بدی را گذرانده باشند. یا اینکه عجله دارند و تصور می‌کند وقتی برای رفتار مودبانه و احترام گذاشتن ندارند. شاید هم اصلاً متوجه رفتار بی‌ادبانه خود نشده باشند. تاوقتیکه از آنها نپرسید دلیل رفتار آنها را نخواهید فهمید. آرامش خودتان را حفظ کنید و از او سوال کنید، “من فکر می‌کنم رفتار شما غیرمحترمانه است. چرا چنین رفتاری با من داری؟”

* کمی انتقادی برخورد کرده و آن گستاخی را بررسی کنید. کسی با شما بدرفتاری و بی‌ادبی کرده است. دقیقاً چه کرده یا چه گفته است؟ آیا واقعاً منظوری داشته است؟ اگر منتقدانه به موقعیت نگاه کنید، متوجه خواهید شد که بیشتر گستاخی‌های افراد بی‌منظور است و به همین دلیل می‌توانید با خونسردی از آنها بگذرید. در موارد بسیار نادر فرد برای بی‌ادبی خود دلیل و هدفی دارد و باز هم برخورد انتقادی کمکتان می‌کند ریشه رفتار آن فرد را بررسی کرده و متوجه دلیل کارش شوید.

*خودتان وارد این داستان نشوید. دلتان می‌خواهد سر این فرد گستاخ داد بکشید؟ به هیچ وجه اینکار را نکنید. چنین کاری وضعیت را بهتر نخواهد کرد. چه آن فرد این رفتار را عمدی یا غیرعمدی نشان داده باشد، شما باید احترام خودتان را حفظ کنید و اجازه ندهید آن رفتار گستاخانه شما را تحریک کند.

*دور شوید. گستاخی و بی‌ادبی رفتاری بسیار آزاردهنده است اما خارج کردن خودتان از آن موقعیت سریع‌ترین و ممطئن‌ترین راه برای جلوگیری از رفتارهای بی‌ادبانه دیگران است. حتی اگر هنوز مشغول حرف زدن با شما بود، دور شوید. اگر این فرد غریبه بود، که مجبور نیستید باز هم در آینده او را ببینید اما اگر از دوستان یا همکارانتان بود، خیلی زود خواهند فهمید که بی‌ادبی کردنشان با شما به هیچ کجا نخواهد رسید و دفعه بعد سعی خواهند کرد که مودب‌تر باشند.

*پیشنهاد کمک دهید. بعضی از گستاخی‌ها بخاطر بدرفتاری است. اما خیلی وقت‌ها فردی که به شما بی‌ادبی و گستاخی می‌کند به این دلیل است که از چیزی خسته و درمانده است. و اگر در توانتان باشد که مشکل آن فرد را حل کنید، خواهید توانست بی‌ادبی او را به قدرشناسی تبدیل کنید. اما یک هشدار: فقط زمانی پیشنهاد کمک دهید که بتوانید این کار را فوراً انجام دهید چون وعده کمک کردن بر درماندگی‌ آنها اضافه می‌کند.

* گستاخی را یک عادت بدانید. بعضی‌ها به این دلیل بی‌ادب هستند که همیشه همینطور بوده‌اند. وقتی بی‌ادبی و گستاخی به شکل یک عادت دربیاید، ترک کردن آن خیلی سخت خواهد شد حتی اگر فرد واقعاً تصمیم به تغییر بگیرد. هیچوقت نباید عادت‌های گستاخی دیگران را به خودتان بگیرید.

* یادتان باشد، خیلی وقت‌ها آن فرد گستاخ خود شما هستید. شاید این بار نه ولی بارها شده است که خودتان هم گستاخی کرده‌اید. و البته این به آن معنی نیست که آدم بدی هستید. پس دفعه بعد که کسی با گستاخی با شما رفتار کرد، یادتان باشد که او هم درست مثل شما انسان است و بی‌ادبی او به این معنی نیست که آدم بدی است.

*با مهربانی با گستاخی بجنگید. اجازه ندهید که گستاخی دیگران باعث شود شما هم به همان روش پاسخ دهید. بهترین راه برای مقابله با گستاخی این است که رابطه دوستانه و محبت‌آمیز خود را حفظ کرده و به آن فرد فرصت دهید کمی آرام شده و رفتارش را با شما تعدیل کند.

برگرفته از سایت 

                               http://www.takfars.ir

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1395-08-25] [ 02:10:00 ب.ظ ]

اهمیت دعا و مناجات و انس با قرآن با الهام از تعالیم مکتب عاشورا ...

   






      مکتب تربیتی عاشورا همواره پا برجای است و برای همگان پیام دارد.دوستداران اهل بیت(ع) و عاشقان امام حسین(ع)،پیوسته آن حضرت را الگو و سرمشق خود قرار می دهند و از ایشان درس زندگی می گیرند. عصر روز تاسوعا،لشکر عمر سعد به سوی خیمه های حسینی حمله ور شد و عرصه را بر یاران امام تنگ کرد.وقتی حضرت اباالفضل(ع)خبر هجوم دشمن را به برادرش داد، امام حسین(ع) فرمود:«به نزد اینها بازگرد و اگر می توانی از آنها مهلت بگیر؛تا امشب را به نماز و راز و نیاز با پروردگار بپردازیم،خدا می داند که من به نماز و تلاوت قرآن عشق می ورزم و دعا و استغفار را دوست دارم.»

عمر سعد پیشنهاد امام را پذیرفت و دستور عقب نشینی داد.امام حسین(ع) و یاران باوفایش آن فرصت را غنیمت شمرده و شب پرماجرای عاشورا را در تاریخ ماندگار کردند و زیباترین صحنه ها را در آن به نمایش گذاشتند.در آن صحرای هولناک که هر لحظه احتمال حمله دشمن می رفت،عاشقان جان بر کف لشکر «توحید»،دور امام حلقه زدند و ضمن اعلام وفاداری خویش،آن شب را به راز و نیاز و تلاوت ایات الهی سپری کردند؛و بدین ترتیب،شبی با قرآن و محفل انس شهدای کربلا برگزار شد.به گونه ای که راوی می گوید:«آن شب،همچون کندوی زنبور عسل از خیمه های حسینی،تا پگاه صبح، صدای قرآن و مناجات به گوش می رسید.»

  از برخی تاریخ نگاران نقل شده است که می نویسد :« تهجد وشب زنده داری زینب در تمام مدت عمرش - حتی شب یازدهم محرم- ترک نشد. از حضرت سجاد روایت شده که فرمود : درآن شب عمه ام زینب را دیدم در جامه ی نماز نشسته ومشغول عبادت است.» مرحوم بیرجندی در کبریت احمر می گوید: از برخی مقاتل معتبر از امام سجاد نقل شده که فرمود : عمه ام زینب با تمام مصیبت هایی که براو واردشده بود از کربلا تا شما هیچ گاه نوافل خود را ترک نکرد. نیز روایت کرده که چون امام حسین برای وداع زینب آمد از جمله سخنانی که به او فرمود این بود : « یا اختاه! لاتنسینی فی صلاه اللیل ؛ خواهر جان مرا درنماز شب فراموش نکن.» درباره ی شب عاشورای زینب از کتاب مثیرالاحزان از فاطمه دختر امام حسین نقل شده که درباره ی حضرت زینب می گوید:«واما عمتی زینب ، فانها لم تزل قائمه فی تلک اللیله – ای عاشره من المحرم- فی محرابها تستغیث الی ربها ، وما هدات لنا عین ولاسکنت لنا زفره ؛ واما عمه ام زینب ، پس وی همچنان درآن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود وبه درگاه خدای تعالی استغاثه می کرد ، ودرآن شب چشم هیچ یک از ما به خواب نرفت وصدای ناله ی ما قطع نشد.» از حضرت سجاد نقل شده که آن حضرت فرمود: « همانا عمه ام زینب ، همه ی نمازهای واجب ومستحب خود را در طول مسیر ما از کوفه به شام ایستاده می خواند ودر بعضی از از منزلها به جهت گرسنگی وضعف نشسته نماز گزارد ؛ زیرا سه شب بود غذایی را که به او می دادند میان اطفال تقسیم می کرد ؛ چون آن مردمان(سنگدل) در هر شبانه روز به ما یک قرص نان بیش تر نمی دادند.

فهرست منابع

*مجلسی ،بحارالانوار،ج 44، ص 391.

*اللهوف علی قتلی الطفوف، فصل دوم،ص 132.

*رسولی محلاتی،سیدهاشم،نگاهی کوتاه به زندگی حضرت زینب سلام الله علیها،قم،موسسه بوستان کتاب(مرکزچاپ ونشردفترتبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،1373،صص25-24

موضوعات: حضرت زینب  لینک ثابت
 [ 11:39:00 ق.ظ ]

حیا، عفاف و حجاب در جامعه، در مراسم عزاداری امام حسین "علیه السلام" با الهام از واقعه عاشورا ...

     

عفت وپاکدامنی ، برازنده ترین زینت زنان است وگرانقیمت ترین چیزی است که یک فردمی تواند داشته باشد . یکی از درس های عاشورا ، همین عفت وپاکدامنی است. در این حادثه ی استثنایی تنها چیزی که زینب کبری ودیگرزنان حتی کودکان را به شکوه وا می داشت همین مساله بود. اهل بیت آموخته اند که جز از خدا از کسی درخواستی نداشته باشند ولی در این مورد به خصوص در تاریخ می خوانیم که حتی از شمرهم درخواست می کنندکه مثلاً از مسیر کم جمعیت وارد شهر شوند ویا سرهای مقدس را جلو ببرند تا تماشاچیان به تماشای سرهای بریده مشغول گردند. زینب حاضر است جان بدهد، فرزند بدهد ، برادر وبرادرزاده بده ، به اسیری برود وخلاصه برای هر مشکلی آماده است ولی از عفت خویش چون گوهر گرانبهایی مراقبت کند. او حاضر نیست تحت هیچ شرایطی در معرض دید اجنبی قرار گیرد. مکتبی که زینب درآن درس خوانده به او آموخته که کشته شدگان در راه دوست را جمال وزیبایی ببیند ، ولی حضور بدون پوشش در میان بیگانگان را وبال ورسوایی. یکی دیگر از رفتارهای عالمانه حضرت زینب سلام الله علیها که نشان از قدرت فوق العاده او درتصمیم گیری آن هم در شرایط بحرانی است. مراقبت ومحافظت از حریم زنان وکودکان می باشد. آن زمان که سپاهیان کوفه وشام پس از غارت لباس های امام حسین علیه السلام به سوی خیمه ها هجوم بردند ، زینب کبری با درایت فوق العاده خویش برای حفظ حریم بانوان وقبل ازآمدن دشمنان تمام زیور آلات زنان را جمع کرد وخطاب به عمر سعد فرمود : « ای عمر سعد سپاهیان خود را از تعجیل وشتاب در غارت خیمه ها باز دار ، خود آنچه اسباب وزیورآلات است ، به شما واگذار می کنیم ؛ مبادا دست نامحرمان به سوی خاندان رسول خدا دراز شود.» تمامی وسایل زیور آلات حتی گوشواره ای فاطمه بنت الحسین نیز که یادگار امام بود ، در محلی جمع شد وپس ازآن که زنان وکودکان در گوشه ای اجتماع کردند . دختر شجاع علی علیه السلام فریاد زد : « هر کس میل دارد ، وسائل وزیور آلات را بردارد ! عده ای پیش آمدند هرچه بود غارت کردند.» عقیله بنی هاشم با چنین مدیریت ودرایتی سعی کرد تا از شدت شماتت ووحشی گری دشمن وهجوم او برخاندان نبوت ورسالت بکاهد ؛ اگر چه دشمنان مانند چهارپایان بلکه بدتر ازآن بودند.(اولئک کالانعام بل هم اضل ) دست تقدیر چنین رقم زده است که در مجلس یزید حاضر شود ؛ آنگاه که لب به سخن می گشاید ، می فرماید : « امن العدل یابن الطلقاء تحذیرک والمنک وسوقک بنات رسول الله سبایا؟ قد هتکت ستورهن وابدیت وجوههن ؛ ای پسر آن کسی که جدمان اسیرش کرد وسپس آزاد نمود! آیا از عدالت است که تو زنان وکنیزان خود را پشت پرده بنشانی ودختران رسول خدا را به صورت اسیر به این سو وآن سو بکشانی ؟ حجاب آنان را بدری وروی آنان را بگشایی؟ تو خود را خلیفه ی پیامبر می دانی وبا نوادگان او اینگونه رفتار می کنی؟ مرحوم جزایری در الخصایص الزینبیه نقل می کند که وقتی زینب را به مجلس ابن زیاد وارد کردند ، حضرت زینب برای اینکه از دید نامحرم مصون بماند با دستش صورت خود را می پوشاند ؛ برای اینکه چادرهای آنان را گرفته بودند : « وهی تستر وجهها بکفها ، قناعها قد اخذ منها ) شخص مصیبت دیده معمولاً نسبت به این گونه مسائل بی توجه است در حالی که زینب وشاگران او از این جهت کاملاً اهل مراعات واحتیاط هستند.این اهمیت حجاب وعفاف را در همه جنبه های زندگی بانوان به تبعیت از بانویشان حضرت زینب سلام الله علیها وسایر بانوان عاشورایی می رساند.

فهرست منابع 

-کامرانی،منیره سادات، منزلت وشخصیت حضرت زینب،قم،هاجر،1394،ص87

-فرقان،44

3-شبیری،اعظم ، سیمای حضرت زینب سلام الله علیها درآئینه تاریخ ، قم ، مرکز مدیریت حوزه های علمیه خواهران ، مرکز نشر هاجر،1385، ص82-81

موضوعات: حضرت زینب  لینک ثابت
 [ 11:09:00 ق.ظ ]

السلام علیک یا عقیله بنی هاشم ...

موضوعات: حضرت زینب  لینک ثابت
[شنبه 1395-08-08] [ 01:19:00 ب.ظ ]

اخلاق معاشرتی امام رضا علیه السلام ...

امام (ع) در زمانی که با افراد مختلف در حال صحبت و بحث بودند به هیچ عنوان سخن کسی را قطع نمی کردند و اگر فرد حاجتی داشت در صورت توان حاجت او را بر آورده می کرد . و همیشه خنده ی آن حضرت تبسم بود ، و هرگز قهقهه ای از او دیده نشده است وقتی امام (ع) بر سر سفره می نشستند همه افراد خانه را صدا می کردند و بر سر سفره قرارشان می داند . امام (ع) کم خواب بودند و بیشتر شبها تا صبح بیدار می ماندند و عبادت می کردند و دعا می خواندند . هرگز امام (ع) سه روز ، روزه در ماه را ترک نمی کردند و صدفه مخفی می دادند به نحوی که اکثر مواقع در شب این کار صورت می گرفت . در خصوص این موارد حدیثی از ابراهیم بن عباس نقل شده است . ابراهیم بن عباس می گویند : من هرگز ندیدم حضرت رضا (ع) به کسی ظلم کند یا سخن کسی قطع نماید یا حاجت کسی را در صورت قدرت رد کند یا در مجلسی پاهای خود را دراز کند یا به نشانه بی احترامی نسبت به کسی تکیه دهد یا بنده های خود را ناسزا گوید یا آب دهان خود را بیرون بریزد یا صدایش را به قهقهه بلند کند بلکه بلکه خنده آن حضرت تبسم بود . وقتی برای آن حضرت سفره می انداختند ، تمام بندگان و خدمتگزاران خود ، حتی دربانان و چوپانها را در سر سفره می نشاند . خواب آن حضرت بسیار کم و بیداریش زیاد بود و بسیاری از شبها تا صبح نمی خوابید .روزه های مستحبی بسیار می گرفت و هرگز سه روز را در یک ماه ترک نمی کرد …..صدقات سری آن حضرت بسیار بود .

موضوعات: فراخوان هم نوایی  لینک ثابت
[یکشنبه 1395-07-18] [ 10:32:00 ق.ظ ]